در گفت و گو با مدیر عامل آکادمی «دیپ نکس» بررسی شد؛
جایزه سالانه «هوش مصنوعی» چیست؟
ملت ما - زهرا بخشی: در حالی که بخش دولتی ، با تاخیر وارد این حوزه شده است ، در بخش خصوصی بحث آموزش جدی تر گرفته شده و آموزشهای کاربردی از چند سال قبل به علاقمندان این حوزه ارائه شده است. ایمان کریمی دبیر جایزه سالانه هوش مصنوعی ایران و مدیر عامل آکادمی «دیپ نکس» که فعالیتهای قابل توجهی در این زمینه انجام داده است گفت و گو کرده ایم که در پی می آید.
آقای کریمی به عنوان اولین سوال برای مخاطبان ما درمورد آکادمی دیپ نکس ، جایزه سالانه هوش مصنوعی و فعالیت هایتان در این مجموعه آموزشی بگویید؟
ما در آکادمی دیپ نکس دوره های مختلف آموزشی هوش مصنوعی برگزار می کنیم, بخصوص جایزه سالانه هوش مصنوعی. این جایزه به این صورت است که علاقمندان میتوانند در مسابقه ای که یکبار در سال در سطح کشوری برگزار میشود شرکت کنند و در طی آن در آکادمی دیپ نکس آموزش های مرتبط با حوزه هوش مصنوعی را ببینند .
مراحل هم به این صورت است که هر سال در آبان ماه، ثبت نام دوره انجام می شود و در آذر ماه کلاسهای آموزشی شروع شده و در نهایت خرداد ماه سال آینده دوره آموزشی به اتمام می رسد. در تابستان، مسابقه ای در حوزه تخصصی هوش مصنوعی برگزار میشود که حدود سه ماه و نیم طول می کشد و در نهایت برندگان مشخص شده و جوایز به آنها اهدا میشود. آموزش ها دقیقا مرتبط با صورت مساله است ما سعی می کنیم آموزش های بدهیم که شرکت کنندگان بتوانندبه مساله پاسخ دهند. «صورت مساله» بر اساس نیاز واقعی صنعت و یا هر حوزه دیگری انتخاب می شود تا اشخاصی که آموزش دیده و توانستهاند صورت مساله را پاسخ دهند در آینده این توانایی را پیدا کنند که در آن حوزه و یا حوزه های مرتبط با آن فعالیت کنند
دروس ارائه شده در دوره آموزشی در چه حوزه هایی است؟
پرسش شما را یا یک مثال پاسخ می دهم. درابتدا باید بگویم هوش مصنوعی به صورت کلی یک ابزار است . این ابزار را می توان در سطح و لایه های مختلف استفاده کرد . ما در لایه برنامه نویسی ورود میکنیم نه در لایه استفاده. اشخاصی که در دوره های آموزشی ما شرکت می کنند زبان برنامه نویسی پایتون, ریاضیات مرتبط با هوش مصنوعی , ماشین لرنینگ و دیپ لرنینگ آموزش می بینند و یاد می گیرند که با استفاده از پکیچ های آن مدل های هوش مصنوعی را توسعه بدهند. اگر نیاز به موارد تخصصی تری باشد نیز آموزش میدهیم. برای مثال در این دوره صورت مساله در مورد تصاویر« MRI» بود در نتیجه ما تخصصی تر این موضوعات را آموزش دادیم، تا افراد بتوانند مدل های هوش مصنوعی منظور را روی این تصاویر توسعه دهند.
چه کسانی بیشتر در این دوره های آموزشی شرکت می کنند؟
تنوع در بین افراد علاقمند در حوزههای مرتبط با هوش مصنوعی زیاد است، اما دانش آموختگان رشته های مهندسی کامپیوتر, برق و علوم پایه و یا کسانی که برنامه نویسی می دانند بیشتر علاقمند هستند که وارد حوزه هوش مصنوعی شده و توانایی و دانش خود را در این حوزه بالا ببرند. اما با این حال دانش آموختگانی مانند دانشجویان پزشکی که در ظاهر رشتههایشان زیاد با هوش مصنوعی مرتبط نیست هم در دوره های آموزشی ما شرکت می کند، البته ممکن است که ورود این افراد نسبت به کسانی که مهندسی کامپیوتر خواندهاند کمی سخت تر باشد اما به صورت کلی چون علاقمند به این حوزه هستند و بعضابا دانش کامپیوتر آشنایی دارند و توانستند در این حوزه پیشرفت کنند, نیز در این دوره ها شرکت کردنند .
هوش مصنوعی در ایران چقدر شناخته شده است ؟
اکنون در ایران کمتر کسی است که درباره هوش مصنوعی نداند و در مورد آن اطلاع نداشته باشد اما سئوال اصلی این است که چقدر این اطلاعات تبدیل به شناخت و یا آگاهی شده است ، واقعیت این است که میزان آگاهی و شناخت در ایران زیاد نیست .
دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد ، اما مهمترینش این است که ساختاری برای افرادی که بخواهند به صورت تخصصی در این حوزه آموزش ببینند و مهمتر از آن ، بتوانند از آن آموزش ها استفاده کنند در کشور وجود ندارد ، به فرض که شما یکسال آموزش دیدید و دانش خوبی در زمینه هوش مصنوعی پیدا کردید کجای صنعت و یا اقتصاد میخواهد از این تخصص استفاده کنید؟ به همین دلیل چون افراد نفع کوتاه مدت و یا حتی میان مدت در آن نمیبینند از آن فاصله می گیرند و افراد زیادی درگیر آن نمی شوند. ما نیاز داریم که لایههای مختلف پشتیبانی از این افراد را فراهم کنیم, در غیر اینصورت مانند برخی از صنایع که افرادی به دنبال تخصص در آن می روند ولی چون در نهایت سودی نمیبرند، سرخورده میشوند و دیگران دنبالش نمیروند ، در حوزه هوش مصنوعی هم این شرایط پیش خواهد آمد .
این در حالی است که طبق نتایج تحقیقات معتبر ، در یک اقتصاد رقابتی، بدون هوش مصنوعی امکان ندارد باقی بمانیم . به بیان ساده تر فارغ از مشکلات اقتصادیای که در کشور وجود دارد، اگر فرض را بر آن بگذاریم که اصلا تمام مشکلات برطرف شده، با این میزان ظرفیتی که در حال حاضر درباره هوش مصنوعی وجود دارد ما نخواهیم توانست در اقتصاد رقابتی در دنیا حضور پررنگی داشته باشیم . برای اینکه بتوانیم حضور پویا و پررنگی در اقتصاد رقابتی داشته باشیم باید لایههای مختلف صنعت را هوشمند کنیم.
آیا شرایط هوشمند سازی در کشور ما فراهم است؟
ببینید ، فارغ از اینکه صنایع ما سنتی است و ماشین آلات به روز در داخل کشور وجود ندارد اساسا آمادگی هوشمند شدن هم نداریم , حتی در سازمان های بزرگ ما، وقتی برای هوشمند سازی مراجعه می کنیم متوجه می شویم که اصلا دادهای وجود ندارد . به طور مثال تعدادی از داده ها در یک سازمان و تعداد دیگری از داده ها در سازمان دیگری است که البته همین داده ها هم در بسیاری از موارد غلط است .
وقتی برنامه این است که چنین سازمانهایی را هوشمند کنید حداقل باید پنج سال زمان گذاشته شود که داده ها را به صورت مرتب و قابل استفاده, ارائه کرد و بعد از این مرحله می توان کار داده ای ، روی آنها انجام داد . این نقاط ضعف باعث می شود ما از قافله جهانی عقب بمانیم . البته این را هم باید اضافه کنم که متاسفانه در خیلی از بخشهای مرتبط با دادها در کشور ما هنوز قانون استفاده نداریم . این قابل درک است که ممکن است بعضی از ابزار ها را بخاطر تحریم به ما ندهند ولی قانون را که دیگر تحریم نکردهاند که نمی توانید مصوب کنید.این اتفاق زمان بر است و سازمان و در سطح بالاتر کشور را عقب می اندازد و این عقب افتادن ؛ عقب افتادن های بعدی را به همراه دارد .
سرمایه گذار وقتی با چنین وضعیتی روبه رو است قاعدتا ریسک های خود را بالا می بیند. شما فکر کنید در ساختار اقتصادیای که هزاران فرصت بدون ریسک وجود دارد چرا سرمایه گذار به حوزه ای ورود کند که هم چالش قانون گذاری دارد و هم چالش توسعه و هم چالش های زیاد کسب و کار، چرا سرمایه گذار باید چنین کاری بکند؟ این اتفاق باعث می شود عقب ماندگی ما در این حوزه بیشتر و بیشتر شود.همه این مشکلات در حالی است که در اقتصاد جهانی بدون هوش مصنوعی اساسا تصور هر گونه رقابتی بی معناست . این را از میزان سرمایه گذاری , از میزان برنامه ریزی, گزارشهایی که هر چند وقت یک بار می آید می توان دید.با این حال اگر از من بپرسید در اقتصاد ما چه تاثیری می گذارد؟ جواب من «نمی دانم »است ، دلیلش هم این است که ما بیشتر به ظاهر و رویه کار ، علاقمندیم تا به واقعیتش . به طور مثال، ما سازمان هوش مصنوعی را تاسیس می کنیم در حالیکه هنوز نمی دانیم دستورالعملهای سازمان ملی هوش مصنوعی چیست . سند ملی هوش مصنوعی را بعد از چند سال ابلاغ میکنیم, اما مواردی در سند ملی هوش مصنوعی نوشته شده که مخلوطی از رویاست و برنامه هایی که اساسا لازم نبود درباره آنها سند بنویسند.
ما علاقه به سند نوشتن داریم و بیشتر از اینکه لازم داشته باشیم سند مینویسیم. وظیفه سازمان ملی هوش مصنوعی است که این کار را انجام دهد با کدام اختیارات ؟ به طور مثال اگر سازمان ملی هوش مصنوعی، ابلاغیهای بدهد آیا دیگر سازمانها موظف به انجام آن هستند؟ من میتوانم مثال های بسیاری از سازمانهای مشابه بزنم که ابلاغیه داشته اند ولی هیچ اهمیتی به آن نداده اند و نیز نشان بدهم که هیچ اتفاقی هم در این مورد نیفتاده است وتنها چیزی که در این میان از بین رفت «زمان» بود.
در این مورد یک مثال عینی و ملموس را میشود بیان کرد؟
به طور مثال قانون مرکز ملی یا شورای عالی فضای مجازی درباره تنظیم گرهای بخشی سند باکسها. قانون سند باکس حوزه سلامت تقریبا یک سال پیش ابلاغ شد اما بررسی کنید که میزان پیشرفتی که سند باکس حوزه سلامت داشته و کاری که تا الان انجام داده , چیست؟ و یا سند باکسی که در حوزه مالی وجود داشت به کجا رسید ؟ یک قانون و یا یک آیین نامهای ابلاغ می شود و یک دفتر نیز برای آن تاسیس میشود اما در واقعیت هیچ اتفاقی نمیافتد. ما برای کارهایی اساسی که دولت و یا مجلس باید انجام دهد تقریبا هیچ برنامه ای نداریم ولی تا میتوانیم سند تنظیم می کنیم , سازمان تاسیس می کنیم و فرد مشخص می کنیم.